سفارش تبلیغ
صبا ویژن
انتظار
یکشنبه 90 خرداد 8 :: 1:56 عصر ::  نویسنده : رازناز



                                                                                         

امام باقر علیه السلام فرمود: پیغمبرى از پیامبران بنى اسرائیل به مردى گذر کرد، دید قسمتى از بدنش در زیر دیوارى است و قسمتى از آن بیرون از دیوار بود، و مرغان پرنده او را از هم پاشیده ، و سگان ، تنش را دریده بودند، از آنجا گذشت شهرى را مشاهده کرد و وارد آن شهر گردید، دید کى از بزرگان آن شهر، مرده است و او را بر روى تختى نهاده اند و با پارچه دیبا (و ابریشم ) کفن کرده اند و دور آن تخت ، منقلهاى عود (ماده خوشبو) است که مى سوزد.

آن پیامبر عرض کرد: پروردگارا! من گواهى مى دهم که تو حاکم عادل هستى و به کسى ستم نمى کنى (اما) آن (مرد اول ) بنده تو است که به اندازه یکچشم به هم زدن به تو شرک نورزید،
و به آن مرگ که من دیدم (نصف بدنش زیر دیوار و نصف دیگر را مرغان و سگان مى خوردند) او را میراندى ، ولى این شخص (دوم ) را که به اندازه یکچشم بهم زدن به تو ایمان نیاورده ، این
چنین (با تشریفات ) او را مى راندى .

خداوند فرمودند: آرى اى بنده من ، همانگونه که گفتى حاکم عادلى هستم که ستم نکنم ، آن بنده من (مرد اول ) گناهى ، پیش من داشت ، او را با آن وضع مى راندم تا مرا دیدار کند، در
حالى که دیگر گناهى بر او نباشد، و این بنده من (مرد دوم ) کار نیکى نزد من داشت ، او را با چنین وضعى مى راندم تا مرا ملاقات کند و دیگر پیش من کار نیکى نداشته باشد

 (و طلبکار من نباشد)

داستانها و پندها (جلد سوم)

مصطفى زمانى وجدانى

- ? -




موضوع مطلب :

درباره وبلاگ

آرشیو وبلاگ
پیوندها
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 0
بازدید دیروز: 2
کل بازدیدها: 24128



>